فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Wish List
ˈwɪʃˈlɪst
wɪʃlɪst
معنی و نمونه‌جمله
فهرست خواسته‌ها یا آرزوها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Nuclear submarines were on top of the navy's wish list.
زیردریایی‌های اتمی در صدر فهرست خواسته‌های نیروی دریایی بود.
مترادف و متضاد wish list
-
noun things wantedSynonyms:shopping list want list laundry list
ارجاع به لغت wish list
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «wish list» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wish list
لغات نزدیک wish list
- - wish
- - wish fulfillment
- - wish list
- - wish somebody well (or ill)
- - wish someone luck